ظالم بن عمرو، از بزرگان فقها و محدثان تابعين و از اصحاب حضرت علي (عليه السلام) و واضع علم نحو. وي از طايفه‌ي دئل (به ضم دال و کسر همزه) بود که در نسبت به آن دؤلي (به فتح همزه) گويند. برخي او را از جمله صحابه‌ي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) شمرده‌اند و حتي گفته‌اند که در جنگ بدر شرکت داشته است، ولي اين ادعا نبايد درست باشد. ابوالاسود در قبول ولايت امير المؤمنين (عليه السلام) و در محبت به آن حضرت و فرزندان او پابرجا بود، در جنگهاي جمل و صفين و نهروان در رکاب حضرت امير (عليه السلام) شرف حضور داشت و در سال چهلم هجرت از سوي آن حضرت والي بصره بود و چون خبر شهادت حضرت امير (عليه السلام) به بصره رسيد، بالاي منبر رفت و خطبه‌هاي سوزناک ايراد کرد. وي در بصره مي‌زيست و زياد ابن ابيه و فرزندش عبيدالله بن زياد واليان بصره بر او سخت مي‌گرفتند. گويند در ايام پيري به فارس سفر کرده است. وي در شهادت امام حسين (عليه السلام) مرثيه‌اي سرود و خواهان تقاص از قاتلان وي شد. وفات او را در سن 85 سالگي در سال 69 نوشته‌اند.
ابوالاسود دؤلي واضع علم نحو بوده است و خود او گفته است: «من حدود آن را از علي بن ابيطالب (عليه السلام) فرا گرفتم که فرمود کلام اسم و فعل و حرف است، اسم خبر از مسمي مي‌دهد و فعل خبر از حرکت مسمي و حرف خبر از آنچه که نه اسم است و نه فعل. پس فرمود اين سخن را دنبال کن و آنچه به فکرت رسيد در آن بيفزاي و بدانکه اسماء يا ظاهرند و يا مضمر (ضمير) و يا نه ظاهرند و نه مضمر و فرق و تفاوت دانشمندان در شناخت آن چيزي است که نه ظاهر است و نه مضمر. من مطالبي جمع کردم و بر او معروض داشتم». ابوالاسود ظاهراً پس از شهادت حضرت علي (عليه السلام) از انتشار نوشته‌هاي خود- احتمالاً به علل تضييقات سياسي- امتناع مي‌ورزيد تا آنکه روزي شنيد که کسي آيه‌ي «ان الله بريء من المشرکين و رسوله» را به جاي رفع (ضم) لام در رسوله به جر (کسر) لام مي‌خواند [که معني آن بجاي آنکه بشود خدا و پيامبرش از مشرکان بيزارند، مي‌شد خدا از مشرکان و پيامبرش بيزار است]. ابوالاسود با شنيدن اين غلط که موجب کفر است بر آن شد که نوشته‌هاي خود را منتشر کند و کيفيت وضع «اعراب و اعجام» را به مردمان ياد دهد.
پس از و به ترتيب نصربن عاصم بصري از ابوالاسود و ابو عمروبن العلماء از نصربن عاصم و خليل بن احمد از ابوعمرو بن العلماء و سيبويه از خليل بن احمد و اخفش از سيبويه علم نحو را فرا گرفتند.
کتابنامه:
الاغاني، 215/12، انبا الرواة علي انباء النجاة، قفطي، ج1؛ طبقات ابن سعد، 1/7، 70؛ احبار سيرافي، 13-522؛ روضات، 162/4-186؛ ديوان ابي الاسود الدئلي، تحقيق محمد حسين آل ياسين؛ تأسيس الشيعه، 40-68.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول